هوی چته؟؟؟

با تو ام...

چه مرگت شده باز؟

چرا انقد میخوابی؟

با خودت چند چندی؟ یا میخوای یا نمیخوای دیگه... نه؟

انقد مرد نیستی وقتی خواستی پاش واستی؟

نه؟؟!

یا میخوای یا نمیخوای دیگه...

تو که همه جا هم جار زدی که میخوای...

پس دیگه چته؟؟

دو روز به قولت عمل میکنی شیش رو بیخیالش میشی؟؟

هووووووی! چته؟!؟

یا وقتی برنامه ریزی میکنی پاش واستا، یا قشنگ ببوسش بذارش کنار...

وسط این دو حالت مزخرف ترین وضعیت

فهمیدی؟؟

خدایا ...
به من فهم و شعور بده
که برای آنچه که تقدیرم نیست
اشک نریزم ...!  

چی بگم؟؟؟

اشکال نداره... آره.. اشکال نداره... شاید اگه همه اونایی که دوسم دارن بفهمن چیکار کردم دیگه نگامم نکنن...

میدونم... ولی اشکال نداره

ته تهش خودم خودمو دوس دارم...

دوستت دارم خودم...

هیشکی بهت نمیگه دوستت دارم...

همه انقد درگیر کارای خودشونن که فک میکنن لازم نیست چیزی بگن... شایدم یادشون رفته! من از کجا بدونم!!!

ولی دوسِت دارم عزیزم...

لا اقلش این که خودم به خودم میگم................................ لا اقل که یکی هست که به فکرم باشه... نصفه شب تنهام نذاره... اونم خودمم!

شاید در و دیوارای خونه م دوسم داشته باشن...

###

اون دوسم داشت؟؟؟

یا من نگاهاشو عاشقونه فرض میکردم؟؟؟

لعنتی...

چی رو میخوام ثابت کنم؟:؟؟

آقا قبول...

دوسم داشت

خیلی هم داشت


همیشه هستی...

تو ذهنم!

تو چی بودی آخه لعنتی>؟؟؟

چرا هنوز نمیتونم مستقیم تو چشمای یه پسر نگاه کنم؟؟؟ فقط به خاطر یاد تو؟؟ لعنتی

ترجیح می دهم حقیقتی آزارم دهد، تا این که دروغی آرامم کند.

کنار تخت خواب
تلی از کتاب
من در آرزوی جمله ای تمام
خوابِ خواب.

بسم الله الرحمن الرحیم

محرم می آید؛ مثل پرنده ای غریب، از التهاب خاکستری آسمان

ماه سرخ بلوغ؛ ماهی که در آن، عشق آفریده شد و مردانگی و شرف در عطش معنا گرفت...

 

× @...: سال دیگه شرمندت نیستم... اینو قول میدم.